عناوین اصلی:
1) لزوم تشکیل کمیته حقیقت‌یاب در خصوص حادثه منا با حضور کشورهای اسلامی و از جمله ایران.
2) عربستان با موذی‌گری به وظایف خود در انتقال جان‌باختگان عمل نمی‌کند.
3) هشدار به عربستان: اندک بی‌احترامی به حجاج ایرانی و عمل نکردن به وظایف در قبال بدنهای مطهر موجب عکس‌العمل ایران خواهد شد. عکس العمل ایران سخت و خشن خواهد بود.
عناوین فرعی و خلاصه بیانات را در ادامه ببینید .....
عناوین اصلی:
1) اشاره به خاطرات پرمعنای انقلاب در ماه شهریور.
2) انتقاد شدید از کسانی که سعی می کنند چهره بدتر از ابلیسِ آمریکا را فرشته نجات جلوه دهند.
3) هشدار درباره تلاش های فریب کارانه آمریکا برای نفوذ از برخی روزنه ها.
4) 3 عامل مقابله مقتدرانه با دشمنی های پایان ناپذیر شیطان بزرگ:«اقتصاد قوی و مقاوم»، «توسعه روزافزون علم» و «حفظ و تقویت روحیه انقلابی گری بخصوص در جوانان».
5) رژیم صهیونیستی تا ۲۵ سال دیگر در منطقه وجود نخواهد داشت.
6) بیان نکاتی مهم درباره انتخابات اسفند 94.
7) نظارت شورای نگهبان در انتخابات، استصوابی و مؤثر است و بخشی از حق الناس است.
1) از بزرگان شنیدم که مهمترین کار برای اعتلای معنوی، تقوا و پرهیز از گناه است.
2) این مجموعه گرانبها را با تلاوت هر روزه حداقل چند آیه از قرآن، زینت دهید.
3) لکن شعار را چیز کم‌خاصیّتی ندانید؛ شعارها مهمّند.
4) مبارزه‌ی با استکبار، مبارزه‌ی با نظام سلطه، تعطیل‌پذیر نیست. جزو کارهای اساسی است، جزو مبانی انقلاب است.
5) اگر مبارزه‌ی با استکبار نباشد، ما اصلاً تابع قرآن نیستیم.
6) مهمترین فریضه دانشجویی آرمانخواهی است. آرمانگرایی مخالف محافظه کاری است نه واقع گرایی.
7) آرمان اعتماد به نفس و اعتقاد به «ما می توانیم» نیز در مسیر رشد و تعالی جامعه و کشور، تأثیری تعیین کننده دارد.
8) علت اصلی دشمنی زورگویان جهانی با ملت ایران، خودداری جمهوری اسلامی از پذیرش نظام مبتنی بر سلطه گر و سلطه پذیر است.
9) آرمانها را تکرار کنید، با جدیت بر سر آنها بایستید تا به گفتمان دانشجویی و سپس گفتمان عمومی تبدیل شوند، آنگاه مسئولان و مراکز دولتی و حکومتی، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.
10)اصطلاح اسلام رحمانی که این روزها رایج شده است از ترکیب دو کلمه زیبا بوجود آمده اما معنای واقعی آن چیست؟ آیا منظور این است که برخلاف قرآن که انسانها را به مؤمن، کافر، دشمن و دوست تقسیم می کند باید با همه انسانها، صرفاً با رحمت برخورد کرد؟ و با کسانی که با اسلام و ملت ایران دشمنی می کنند، بر خلاف فرمان پروردگار با محبت، مودّت و مَعدِلَت رفتار کرد؟
1) نکته‌ی اوّل این است که استاد فقط به معنای معلّم نیست، بلکه به معنای مربّی نیز هست؛ این یک راز طبیعیِ مکشوف برای همه است. اگر استاد ما متدیّن باشد، دارای غیرت ملّی باشد، دارای انگیزه‌ی انقلابی باشد، دارای روحیّه‌ی سخت‌کوشی باشد، به‌طور طبیعی اینها به متعلّم منتقل میشود. اگر عکس اینها هم باشد، همین‌جور.
2) امروز کشور به جوانهایی نیاز دارد که بتوانند بازوان پُرقدرتی باشند برای پیشرفت کشور، سرشار از انگیزه‌ی ایمانی، بصیرت دینی، همّت بلند، جرئت اقدام، اعتمادبه‌نفس، اعتقاد به اینکه «ما میتوانیم»، امید به آینده، افقهای آینده را روشن و درخشان دیدن، روح استغناء.
3) روح استغناء -نه به معنای اعراض از فراگیری از بیگانگان، که این را ما هرگز توصیه نکرده‌ایم و نمیکنیم؛ حاضریم شاگردی کنیم پیش دیگران که از ما بیشتر بلدند- روحیّه‌ی استغناء از تأثیرگذاری، تحمیل و سوءاستفاده‌ی از انتقال دانش که امروز در دنیای دانشمند که دنیای قدرت استکباری است این معنا رایج است.
4) اگر آن جوان -همچنان‌که ما عرض کردیم- افسر جوان جنگ نرم است، استاد، فرمانده او است و این فرماندهی به این صورت است.
5) استاد خودش باید وسط میدان این مبارزه‌ی عمیق، حیاتی و مقدّس -یعنی همین چیزی که اسمش را میگذاریم «جنگ نرم» که این هم یک دفاع مقدّسی است- حضور داشته باشد.
6) نکته‌ی دوّم در مورد مسئله‌ی علم است. خوشبختانه امروز جنبش علمی در کشور تبدیل شده به یک جریان؛ این یک جریان تثبیت‌شده‌ی در کشور است و در این تردیدی نیست.
